هی!
دیشب گرسنه بود دختری که لحظه ای پیش مرد!! چه آسان به خاک
سپردنش ودردناک ترازمرگ دختر داستان مادرش که برای قرص نانی تن به هرزگی
داد،آنهم ازروی اجبار،همسایه اش زیارتش قبول مکه رفته بود!
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۱/۰۲/۰۸ ساعت 15:33 توسط @(مجیدباقری)@
|
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی