حضرت آیت الله العظمی آشیخ محمد علی حائری (هادی زاده) گورجی اشکوری (قرن 12) ایشان فرزند ملا هادی بن محمدعلی بن سیف الدین بوده و نوه دختری آیت الله ملا ابراهیم مؤسس حوزه علمیه اشکور می باشد. در سال 1262 هـ.ش 1301 هـ.ق 1884 م در زمان حکومت ناصر الدین شاه قاجار در ایران، از یک خانواده متدین و معتقد مذهبی و در کسوت مقام شامخ روحانیت در روستای گورج اشکور از توابع املش متولد یافته است.وی در دوران کودکی آموزش تربیت و تعلیم قرآن و خواندن و نوشتن را نزد اساتید محلی در مکتب خانه های آن روستا آموخته و مراتب را با موفقیت به پایان رسانیده است. و دارای ذوق و ذهن و هوش سرشار و از نبوغ و استعداد وافری برخوردار بوده اند. با توجه به شرایط و موقعیت علمی خانوادگی که اصالتاً از روحانیت و علماء بوده اند از سنین نوجوانی جهت فراگیری و کسب علوم دینی و معارف اسلامی وارد حوزه علمیه اشکور شده و دروس متداوله حوزوی علوم دینی و عربی صرف و نحو کتاب های سبوطی-مغنی-مطول-معالم-رسائل-مکاسب-کفایه-لعمتین-فلسفه-منطق و بیان-علم کلام-فقه و اصول و حکمت و اخلاق و تفسیر قرآن و نهج البلاغه و دوره خوشنویسی خط ثلث، نستعلیق و شکسته را در محضر علما و فقها و مجتهدین و اساتید بزرگ و معروف آن حوزه از جمله آیت الله ملا ابراهیم، آیت الله ملا محمدصادق، حجت الاسلام ملا عبدالکریم و ملا میرزا حسین و دیگران تلمذ و کسب فیض نموده است. و سپس جهت ادامه تحصیل به حوزه های شرق گیلان و تنکابن و پس از مدتی رهسپار حوزه علمیه قزوین شده اند. و دروس متداوله حوزوی را در نزد علماء قزوین و عبدالوهاب برقانی و دیگر علما و اساتید بزرگ آن دوره بهره مند شده است. و به جهت موقعیت در دوره های مذکور و توان ادامه ی تحصیلات و مراحل و مدارج علمی عالیه به کشور عراق و حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت و عزیمت می نماید و دروس متداوله حوزوی را در محضر علماء، فقها و مجتهدین و اساتید بزرگ و معروف آن حوزه از جمله میرزا حبیب الله املشی، محمدحسن کوه کمره ای، میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، سیدکاظم یزدی، شریعت اصفهانی، ابوالقاسم اشکوری، سیدمرتضی طالقانی، ملا محمدحسن مامقانی و دیگران تلمذ و کسب فیض نموده اند. و پس از سال ها تلاش و کوشش و مجاهدت علمی به درجه اجتهاد نائل آمدند. و از لحاظ معنوی انسانی وارسته و اهل ریاضت و خود ساخته و زهد و تقوا و اخلاص و ... بوده و در بین طلاب، علما، فقها، مجتهدین حوزه علمیه نجف اشرف از مقبولیت و محبوبیت خاص برخوردار بودند. وی پس از سال ها درس و تحصیل و تدریس علم به عنوان یکی از علماء طراز اول و از استید برجسته آن حوزه مطرح و شاگردان و طلاب زیادی تربیت نموده و هر یک از آنان به مراحل و مدارج عالیه علمی، فقهی و به اجتهاد رسیده اند. ایشان پس از سال ها تحصیل و تدریس یک چهره شناخته شده علمی فقهی بوده از علماء صاحب نظر و دارای فضائل و کرامات بوده و هم دوره آیت الله ملا ابراهیم اسدی اشکوری و حضرت آیت الله العظمی محمدحسین طباطبایی بروجردی بوده اند. ایشان پس از سال ها اقامت در کشور عراق و نجف اشرف تصمیم گرفتند همانند نیاکان خود جهت وعظ و موعظه و ترویج علوم دینی و معارف اسلامی به شعائر مذهبی به زادگاهش اشکور عزیمت نمایند. بنا به نقل قول از طرف معظم له در حین حرکت از نجف اشرف به اشکور عده ای از علما و مدرسین و اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف مانع تصمیم و حرکت ایشان به ایران می شدند. از جمله حضرت آیت الله شیخ شعبان دیوشلی، سید ابوالحسن اصفهانی و حتی پس از عبور از مرز ایران و عراق وقتی که به کرمانشاه و سپس به همدان رسیدند، در آستانه ورود به این شهر مورد استقبال عده ای از مردم و علما و طلاب و روحانیون و بزرگان منطقه قرار می گیرد که خبر آمدن ایشان به وسیله تلگراف و بنا به توصیه علما و بزرگان این دو شهر از ایشان خواسته بودند که آیت الله حائری مرد بزرگی است. اگر ایشان تمایل دارند در مناطقشان از وجود علمی و فقهی معظم له استفاده نمایند و ایشان را نگه دارند. ولی وی اصرار بی درنگ داشت که به زادگاهش اشکور برگردند.ایشان پس از بازگشت از کشور عراق و نجف اشرف به ایران به اشکور و گورج عزیمت می نمایند. و چون در طول این مدت والدین او در گورج از دنیا رفته بودند و برادرش حسین و یکی از خواهرانش در موسی کلایه ازدواج کرده بوند لیکن تصمیم گرفتند در آنجا ساکن شوند و در قریه سیاه برگ اقامت و ساکن شدند.آیت الله ملا محمدعلی در مناطق مختلف اشکور به تبلیغ علوم دینی و معارف اسلامی به شعائر مذهبی در بین مردم می پرداختند و به خصوص در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر به سوگواری های ائمه معصومین علیهم السلام و مراسمات مختلف و احکام شرعیه از وجود ذی جود این عالم ربانی بهره مند می شدند و مردم اکثر مناطق و نواحی اشکور مسائل و امورات دینی وشرعی خود را با ایشان رتق و فتق می کردند و به عنوان یک عالم دینی با مردم و علماء و روحانیون منطقه ارتباط نزدیکی داشتند، هنوز از بزرگواری و نیکی این مرد یاد می کنند.تا اینکه پس از چند سال میان فرزند آیت الله حائری به نام حجت الاسلام و المسلمین آشیخ باقر حائری با فرزند یکی از ملاکین و خوانین منطقه به نام محمدباقر منجم باشی لنگرودی خان اشکور نزاع سختی در گرفت که مقارن بوده با حکومت قاجاریه در ایران و اوج نظام فئودالی ارباب رعیتی در این منطقه. ارباب ظالم به عده ای از اراذل و اوباش دستور داد به خانه آیت الله حائری هجوم ببرند و تمام وسائل زندگی اش را غارت کنند که این کار را کردند. آیت الله حائری وقتی وضع را چنین دیدند برای حفظ امنیت و ناموس و آبرو و به واسطه نزدیکی حضرت آیت الله حبیب الله املشی به مالکین املش پناه بردند. و آنان چون ایشان را می شناختند و از موقعیت و سابقه علمی و فقهی وی آشنا بودند وجود ایشان را مغتنم شمردند و در روستای امام (سمام) که از بستگان مادری شان ملا سلیم برادر آیت الله ملا ابراهیم در آنجا سکونت داشتند برای ایشان منزل ساختند و در نتیجه آقای حائری به همراه خانواده خود به آنجا منتقل شدند. سپس آیت الله حائری به شهر املش ساکن و اقامت کرده و تا آخر عمر شریفش در این شهر به سر می بردند. و به مسائل و امورات دینی و شرعی مردم مسلمان می پرداختند و سپس در کهولت سن به بیماری سنگ مثانه مبتلا گردیدند و با این بیماری در سال 1335 هـ.ش (1956 م) در سن حدود 73 سالگی در شهر املش فوت نمودند و پیکر مطهر این عالم ربانی با تشییع با شکوه در املش به قم انتقال داده شد و پس از تشریفات در قبرستان وادی نو قم به خاک سپرده شد. حضرت آیت الله آشیخ محمد حائری در ایام جوانی که در نجف اشرف سکونت داشتند با یکی از خانم های عفیفه و مومنه از زائرین عتبات عالیات به نام خانم نصراللهی یا صالحی اهل لشکاجان رودسر در نجف اشرف ازدواج کرده بود که حاصل این ازدواج چهار فرزند دو پسر به نام های آشیخ باقر و آشیخ حسین و دو دختر به نام های فاطمه خانم و شهربانو خانم بوده اند. آیت الله حائری خواهرزاده ملا عبدالغنی، ملا آقاجان، ملا عبدالکریم، ملا عبدالرحیم، ملا علی اوسط و ملا میرزا حسین فرزندان آیت الله ملا ابراهیم می باشند. ایشان دارای کتابخانه شخصی بود و تعداد قابل توجهی کتاب داشته که اثری از آنها نیست.

"برگرفته از کتاب سرزمین اشکور علما و بزرگان اشکور مولف اصغر رحیمی"